سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نماز تاج بندگی
 
لینک دوستان

     

                             

 

 

 

حضرت آیت الله قاضی می فرمودند :  نماز را بازاری نکنید اول وقت به جا بیاورید با خضوع و خشوع.

اگر نماز را تحفظ کردید همه چیزتان محفوظ میماند و تسبیح صدیقه کبری سلام الله علیها که از ذکر

کبیر به شمار می آید و آیت الکرسی در تعقیب نماز ترک نشود.

 

منبع : http://www.aviny.com/Bozorgan/ghazi/Tosieha/Tosieha.aspx


[ یکشنبه 91/12/20 ] [ 10:36 صبح ] [ محسن ] [ نظرات () ]

  

                                        

 

   

مرحوم آقای سید هاشم رضوی هندی می فرمایند : روزی یکی را به محضر آقای قاضی ،

آوردند که مثلا آقا دستش را بگیرد و راهنمایی اش کند. مرحوم آقای قاضی فرموده بودند:

« به این آقا بگویید که نماز را در اول وقت بخواند. »بعد معلوم شد که آن آقا وسواس در

عبادات داشته و نماز را تا آخر وقت به تأخیر می انداخته است. 

 

منبع : http://www.aviny.com/Bozorgan/ghazi/Tosieha/Tosieha.aspx


[ یکشنبه 91/12/20 ] [ 10:20 صبح ] [ محسن ] [ نظرات () ]

       

                                   

 

      

شما را سفارش می کنم به اینکه نمازهایتان را در بهترین و با فضیلت ترین اوقات آنها به جا بیاورید

و آن نمازها با نوافل ، 51 رکعت است ؛ پس اگر نتوانستید ، 44 رکعت بخوانید و اگر مشغله های

دنیوی نگذاشت آنها را به جا آورید، حداقل نماز توابین را بخوانید .

( نماز اهل انابه و توبه هشت رکعت هنگام زوال است )


منبع : http://www.aviny.com/Bozorgan/ghazi/Tosieha/Tosieha.aspx


[ یکشنبه 91/12/20 ] [ 10:11 صبح ] [ محسن ] [ نظرات () ]

            

 

                             

            

رهبر انقلاب اسلامی حفظه الله در دیدار متولیان کنگر? بزرگداشت مرحوم میرزا جواد آقا فرمود :

«من سالها پیش در مجمعی گفتم که مرحوم میرزا جواد آقا در نماز شب، حالا چه نماز شبی،

با چه کیفیاتی ، چه حالاتی ، سه ساعت مانده به اذان صبح بلند می شود تا برود وضو بگیرد  .

نقل می کردند که به آسمان نگاه می کرد و اشک می ریخت. به آب نگاه می کرد،اشک میریخت.

صورتش را می شست، اشک می ریخت؛ یعنی خشوع کامل، تضرع کامل و دائم. ایشان چنین ،

شخصیتی بود. در قنوت نماز شب، همان طور که دعا می کردند و ذکر می گفتند، این شعر را ،

می خواندند :


زان پیش تر که عالم فانی شود خراب

ما را ز جام  بادهء  گلگون خراب کن



این حال، حالاتی است که ما فقط می شنویم، شاید تصورش هم برای ما آسان نباشد.

این چه حالی است که مرد فقیه بزرگواری در قنوت نماز شبش شعر حافظ را این طور باحال

می خواند.»

منبع : بیانات مقام معظم رهبری در کنگره بزرگداشت حافظ، ‏1367ش


[ سه شنبه 91/12/15 ] [ 10:47 عصر ] [ محسن ] [ نظرات () ]

 

                      

 

آیت الله آقا سیّد محمود مدرسی یزدی از شاگردان آن فرزانه عارف که مدتی نیز ،

در بیرونی منزل مرحوم ملکی ساکن بوده است از حالات او چنین نقل می‌فرماید:

شب‌ها که ایشان برای تهجّد بر می‌خاست مدتی در رختخواب گریه می‌کرد. در ،

ضمن دستورات و آداب برخاستن از خواب از قبیل سجده و دعا را انجام می‌داد   ،

پس به صحن منزل می‌آمد و به اطراف آسمان نگاه می‌کرد و آیات «انّ فی خلق ،

السماوات و الارض» را می‌خواند و سر به دیوار می‌گذاشت و مدتی گریه می‌کرد.

سپس برای وضو گرفتن آماده می‌شد و چون به کنار حوض می‌رفت در کنار حوض،

می‌نشست و باز مدتی گریه می‌کرد.سپس وضو می‌گرفت و پس از آن به مصلایش

می‌رفت و مشغول شب زنده‌داری می‌شد، دیگر حالش خیلی منقلب می‌شد.

 

منبع : http://khabaronline.ir/detail/254193


[ سه شنبه 91/12/15 ] [ 10:24 عصر ] [ محسن ] [ نظرات () ]

              

 

                   

 

 

نماز بدون حضور قلب و تند تند،‌ مثل این می‌ماند که 
آدم بخواهد بدهی‌اش را ادا کند؛ 
از سر و ته آن می‌زند اما وقتی می‌خواهد طلب را بگیرد،‌ 
می‌خواهد تا آخرش را هم بگیرد. 
چطور شد اینجوری شده؟
بدهی الهی را که می‌خواهی ادا کنی،‌ سر و ته آن را می‌زنی، ‌
امّا وقتی که می‌خواهی روزی را از خدا بستانی،تا آخرش می‌ستانی، 
و بعدش هم همواره می‌گویی: بده. 
انصاف هم خوب چیزی است!

 

منبع : http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=159511


[ سه شنبه 91/12/15 ] [ 9:48 عصر ] [ محسن ] [ نظرات () ]

                            

                 

آقای قدس می گوید:


« روزی آقا می فرمود: یکی از علمای بزرگ نجف اشرف هنگام سحر و وقت نماز شب ،

پسر نوجوانش را که در اطاق آقا خوابیده بود صدا زد و گفت: برخیز و چند رکعت نماز

شب بخوان.

پسر پاسخ داد: چشم


آقا مشغول نماز شد و چند رکعت نماز خواند. ولی آقا زاده بر نخاست. مجدداً آقا او را صدا

زد که :

پسرم، پا شو چند رکعت نماز بخوان.

باز پسر گفت : چشم


آقا مشغول نماز شد ولی دید فرزندش از رختخواب بر نمی خیزد، برای بار سوم او را صدا زد.

پسر گفت: حاج آقا، من دارم فکر می کنم، همان فکری که درباره آن در روایت آمده است

که : امام صادق علیه السلام می فرماید: 


« تفکر ساعة خیر من عباده سنه: یک ساعت تفکر بهتر از یک سال عبادت است. »


آیت الله العظمی بهجت فرمودند: آقا پرخاش کرد و فرمود: ... و خود آیت الله بهجت کلمه را بر

زبان جاری نکرد، ولی ما همه فهمیدیم که آن بزرگ مرد فرموده بود: پدر سوخته، آن فکری از

عبادت یک یا شصت سال بهتر است که انسان را به خواندن نماز شب وادارد، نه اینکه انسان

وقت نماز شب دراز بکشد و فکر بکند و به این بهانه از خواندن آن شانه خالی کند. »

 


[ شنبه 91/12/12 ] [ 2:29 عصر ] [ محسن ] [ نظرات () ]

              

                   


آیت الله مصباح  : آیت الله بهجت از مرحوم آقای قاضی (ره) نقل می کردند که ایشان می فرمود:

« اگر کسی نماز واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد مرا لعن کند!

و یا فرمودند: به صورت من تف بیندازد. » 

 
اول وقت سرّعظیمی است « حافظوا علی الصلوات: در انجام نمازها کوشا باشید. »

 


[ شنبه 91/12/12 ] [ 2:5 عصر ] [ محسن ] [ نظرات () ]

 

           

 

 

امام صادق (ع) فرمودند  :

اَیُّما مُسافِرٍ صَلَّى الْجُمُعَةَ رَغْبَةً فیها وَ حُبّا لَها اَعْطاهُ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ اَجُرَمِأَةِ جُمُعَةٍ لِلْمُقیمُ؛


هر مسافرى که به خاطر رغبت و علاقه خودش در نماز جمعه حاضر شود،

                                          خداوند او را پاداش صد نماز جمعه غیر مسافر عطا نماید  .


وسائل الشیعه / ج 5 / ص 26 

 


[ شنبه 91/12/12 ] [ 9:12 صبح ] [ محسن ] [ نظرات () ]

 

                       

 

 

امام صادق (ع) فرمودند  :


ما مِنْ قَدَمٍ سَعَتْ اِلَى الْجُمُعَةِ اِلاّحَرَّمَ اللّهُ جَسَدَها عَلَى النّارِ؛


هیچ قدمى نیست که در راه نماز جمعه برداشته شود ؛

                              مگر آن که خدا بدن آن را بر آتش حرام مى سازد  .


وسائل الشیعه / ج 5 / ص 3

 


[ شنبه 91/12/12 ] [ 9:3 صبح ] [ محسن ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

و من قصد کردم که به نماز بایستم ؛ خواستم که قامت ببندم ؛ در حالی که دستانم را نزدیک صورتم آورده بودم گفتم ؛ پروردگارا ، توبه میکنم از گناه و کفر ؛ و پناه می برم به تو ، و نیت می کنم که دیگر با تو بیعت نشکنم ؛ قربتاً الی الله ؛ و با آوردن نام نامیت شروع کردم به عشق بازی با تو ؛ بسم الله الرحمن الرحیم ؛ الحمدلله رب العالمین ؛ الرحمن الرحیم ؛ ملک یوم الدین …در آن وادی من بودم و تو ؛ تو بودی و من ، سبکبال پر می کشیدم به سوی تو ؛به انتهای بودن ؛ و سیر می کردم در آسمان آبی عشقت وچه زیبا بود این سیر کردن ........... . ولله الحمد و لله الشکر
آرشیو مطالب
امکانات وب