نماز تاج بندگی | ||
گوهرشاد همسر شاهرخ میرزا که به منطقهای وسیعی از ایران حکومت میکرد به فکر ساختن مسجدی در کنار بارگاه ملکوتی امام رضا (علیه السلام) افتاد؛ لذا تمام خانهها و زمینهای اطراف حرم را خریداری کرد. ساختمان مسجد شروع شد و گوهرشاد هر چند روز یک بار جهت سرکشی به ساختمان ، به محوطه کار میآمد و دستورات لازم را به معماران و استادکاران میداد. روزی برای سرکشی ساختمان آمد، باد مختصری وزیدن گرفت ، گوشهی چادر خانم به وسیلهی باد کنار رفت ، یکی از عملهها چهره او را دید و دلباخته آن زن شد. جرأت اظهار نظر برای او نبود، زیرا بیم آن داشت که او را اعدام کنند،عمله و اظهار عشق به ملکه مملکت!! دو سه روزی نگذشت که عملهی بیچاره مریض شد او پرستاری جز مادر دردمندش نداشت. طبیب از علاج او عاجز شده مادر مهربان کنار بستر تنها فرزندش گریه میکرد، فرزند چارهای ندید جز اینکه دردش را به مادر اظهار کند. مادر ساده دل و ساده لوح، برای رفع این مشکل به گوهرشاد خانم مراجعه کرده و درد فرزندش را با او در میان گذاشت و گفت: اگر کاری نکنی تنها پسرم از دستم میرود. [ جمعه 91/11/27 ] [ 8:45 عصر ] [ محسن ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |